جدول جو
جدول جو

معنی مسکن

مسکن
(مُ سَکْ کِ)
نعت فاعلی از تسکین. رجوع به تسکین شود، دردنشاننده. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). تسکین دهنده و فرونشاننده. (غیاث) (آنندراج). آرام ده. (لغات فرهنگستان). آرام بخش. ساکن کننده. آرام کننده. آرامش دهنده. نشانندۀ درد. تسکین ده. آسایش دهنده. ج، مسکنات
لغت نامه دهخدا