معنی مسک مسک(مُ) آنچه از طعام و شراب که بدن را نگهداری کند، عقل. خرد. (از اقرب الموارد) ، بخیلان. بخلاء. و آن جمع مسیک است. (از ذیل اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا