معنی مسحوره مسحوره (مَرَ) تأنیث مسحور. رجوع به مسحور و سحر شود، عنز مسحوره، کم شیر، أرض مسحوره، که در آن گیاه نباشد. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا