باران که با شدت و همراه بانگ فروریزد، آسمان که ’هلل’ یعنی نخستین باران را فروریزد، کودک که هنگام ولادت صدای گریۀخود را بلند کند، و نیز هر متکلمی که صدای خویش را بلند یا کوتاه کند، قومی که هلال را ببینند. (از اقرب الموارد). جویندۀ ماه نو بینندۀ ماه نو، شهر و ماه که هلال آن هویدا گردد. (از اقرب الموارد) ، روی درخشنده از شادی، شمشیر از نیام کشنده. (ناظم الاطباء) ، ابر بارنده. و رجوع به استهلال شود