جدول جو
جدول جو

معنی مستنقع

مستنقع(مُ تَ قَ)
آنچه تغییر رنگ یافته باشد، آنچه در آب خیسانده باشند. (از اقرب الموارد) ، جای گرد آمدن آب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). زمین خوش که آب در آن گرد آمده باشد. باطلاق، جای غسل آوردن از آبگیر. (منتهی الارب). محلی از غدیر که شخص در آن فرود آید و غسل کند. (از اقرب الموارد). و رجوع به استنقاع شود
لغت نامه دهخدا