جدول جو
جدول جو

معنی مستطاع

مستطاع(مُ تَ)
نعت مفعولی از استطاعه. فرمانبردار و مطیع. (غیاث) (آنندراج) :
همچنین کسب و دم و دام و جماع
آن موالید است حق را مستطاع.
مولوی (مثنوی).
، آنچه در قدرت است. در توانائی. بقدر مستطاع، به اندازۀ ممکن. رجوع به استطاعه شود
لغت نامه دهخدا