نعت مفعولی از مصدر استحاضه. زنی که او را زیاده از ایام حیض خون آید. (غیاث) (آنندراج). زنی که خون حیض یا نفاس او افزون گردد بطوری که از عادت درگذرد، و فعل آن بصورت مجهول به کار رفته است. (استحیضت) بسبب آنکه خارج از اختیار اوست. (از بحرالجواهر). زن که خون آید او را از رگ عاذل نه از حیض. زنی که همیشه حایض باشد. زن که خون بیند پس از روزهای عادت. زن که همیشه خون بیند. رجوع به استحاضه شود: خویشتن را چون زنی مستحاضه می یابم که تشویر می خورد که به مسجد دررود و مسجد بیالاید. (تذکرهالاولیاء عطار)