جدول جو
جدول جو

معنی مساقی

مساقی
(مَ)
جمع واژۀ مسقاه. محل آبیاری. مجاری. مسیرهای آب. مواضع ریزش آب: مساقی جویبارش به آب سافح چون سواقی سیم ساقی سیم ساق ازشراب طافح نرگس مست چون معشوق از آن بازی خفته است. (ترجمه محاسن اصفهان آوی). و رجوع به مسقاه شود
لغت نامه دهخدا