معنی مس مس(مَ) مهتر و بزرگ. (جهانگیری) (برهان). بزرگ و مه: هنر نزد ایرانیان است و بس ندارند شیر ژیان را به مس. فردوسی. ، بندی باشد که بر پای مجرمان نهند. (جهانگیری) (برهان) ، پای بند که کسی را از آن خلاص و نجات مشکل ودشوار باشد. (برهان) لغت نامه دهخدا