جدول جو
جدول جو

معنی مزه یافتن

مزه یافتن
(شِ کَ دَ)
لذاذه. (از منتهی الارب) (ترجمان القرآن) (دهار) (زوزنی). لذاذ. (از منتهی الارب). لذه. (دهار) (ترجمان القرآن). لذت. (تاج المصادر بیهقی). استلذاذ. (دهار) (زوزنی). التذاذ. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). تلذذ. ملتذ شدن. لذاذت. لذت بردن. مزه بردن:
بخورد و بر او آفرین کرد سخت
مزه یافت از خوردنش نیکبخت.
فردوسی.
و رجوع به مزه بردن شود
لغت نامه دهخدا