معنی مز مز(مِزز) افزونی. فضل و فزونی. یقال: له مز علیک، أی فضل، مر او راست فضل و فزونی بر تو. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، اندازه و مقدار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا