معنی مریش مریش(مَ) تیر پر نهاده. (منتهی الارب). تیر که برآن پرنهاده باشند تا چون پرنده آن را به هوا برد. (از اقرب الموارد) ، ما له أقذﱡ ولا مریش، یعنی او را نه چیزی و نه مالی و نه قومی است. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). و رجوع به مریّش شود لغت نامه دهخدا