معنی مرگ مرگ (مُ) آب بینی که غلیظ و سطبر باشد و آن را خلم نیز گویند. (جهانگیری) (از برهان) (ازآنندراج) ، یک نوع زکام که در اسب عارض گردد و از وی به انسان سرایت کند. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا