جدول جو
جدول جو

معنی مرضات

مرضات
(مَ)
مرضاه. رضا. خشنودی. خشنود شدن. ورجوع به مرضاه شود: و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اﷲ و اﷲ رؤوف بالعباد. (قرآن 207/2). رعایت رضای ایزد سبحانه و تعالی و تحری مرضات او در آن مضمون و مرعی بوده است. (سندبادنامه ص 217).
کز پی مرضات حق یک لحظه ای است
که مرا اندرگریزت مشکلیست.
مولوی.
نعمتی را کز پی مرضات حق درباختی
حق تعالی از نعیم آخرت تاوان دهاد.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا