معنی مرشوش مرشوش(مَ) نعت مفعولی از رش ّ. رجوع به رش شود، چکیده شده و پاشیده شده از آب و غیر آن. (غیاث) (آنندراج) ، افشانده شده. (ناظم الاطباء) ، ارض مرشوشه، زمینی که ’رش’ و باران اندکی بدان رسیده باشد. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا