جدول جو
جدول جو

معنی مردم زاد

مردم زاد(رِ تَ / تِ)
آدمیزاد. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج) (رشیدی) (جهانگیری). زادۀ آدمی. انسان. (ناظم الاطباء) :
فرشته است به علم و بهیمه است به جهل
میان هر دو منازع نماند مردم زاد.
مولوی (از جهانگیری).
، مردم زاده. نجیب زاده و بزرگوار و اصیل. رجوع به مردم زادگی و مردم زاده شود:
همان کردم ز ظلم و دادبا وی
که با مردان مردم زاد کردم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا