جدول جو
جدول جو

معنی مرثود

مرثود(مَ)
متاع بر هم نهاده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رثید. منضود. متاعی روی هم نهاده. (از اقرب الموارد). رثد. (متن اللغه). نعت مفعولی است از رثد. رجوع به رثد شود
لغت نامه دهخدا