معنی مرتکس
- مرتکس (مُ تَ کِ)
- نگونسار. سرنگون. (ناظم الاطباء). ارتکس، انتکس و ارتد، وقع فی شر مانجا منه. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). منهدم. افتاده. (ناظم الاطباء). رجوع به ارتکاس شود، انبوهی کرده و فراهم آمده. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ارتکاس. رجوع به ارتکاس شود
