جدول جو
جدول جو

معنی مرتسم

مرتسم(مُ تَ سِ)
فرمان برنده. (آنندراج). مطیع و فرمانبردار هر قاعده و قانونی. (ناظم الاطباء). امتثال کننده. اطاعت کننده. نعت فاعلی است از ارتسام به معنی امتثال، گویندۀ کلمه تکبیر و اﷲ اکبر. (ناظم الاطباء). تکبیر گوینده و تعویذ و دعا خواننده. رجوع به ارتسام شود، نقش گیرنده. (غیاث اللغات) (آنندراج). نقش پذیر. رجوع به ارتسام شود، منقوش. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به مرتسم شود، متدین و دین دار. رجوع به معنی دوم این واژه شود، با عزت و بزرگوار و مغرور و متکبر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا