کسی که به پاره ای از ملخ برسد پس بریان کند از آن. (منتهی الارب) (آنندراج). گردآورندۀ ملخ بسیار برای بریان کردن. (ناظم الاطباء). که جمع کند پاره ای از ملخ ها و بریان کند آنها را. (از اقرب الموارد). رجوع به ارتجال شود، بدیهه گویندۀ سخن و شعر و خطبه. (از ناظم الاطباء). آن که ارتجالا و فی البدیهه و تأمل و تهیه سخن گوید. نعت فاعلی است از ارتجال رجوع به ارتجال شود، آن که می گیرد پای کسی را. (ناظم الاطباء) رجوع به ارتجال شود، آن که بگیرد زند را به هر دو دست و هر دو پای. (منتهی الارب). رجوع به ارتجال شود