فرزند را فا دایه دادن. (زوزنی). فرزند را فرا دایه دادن. (تاج المصادر بیهقی). بچه را به دایه دادن. (منتهی الارب). به دایه سپردن شیرخواره را. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) ، شیر دادن کودک با کودک دیگر. (منتهی الارب). رضاع. (اقرب الموارد). شیر دادن بچه را با رضیعه، یعنی کودک شیرخوارۀ دیگری. (از متن اللغه) ، شیر دادن زن باردار کودک را. (اقرب الموارد). شیر دادن مادر آبستن کودک شیرخوارۀ خود را و آن بچه را که در شکم دارد مراضع گویند. (از متن اللغه)