جدول جو
جدول جو

معنی مذلق

مذلق
(مُ ذَلْ لَ)
شیر آب آمیخته. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) ، کارد لبه تیز. محددالطرف. (از اقرب الموارد).
- ابن المذلق، مردی که اعراب درنهایت افلاس بدو مثل زنند. رجوع به ابن المذلق شود
لغت نامه دهخدا