معنی مخمس مخمس (مَ مَ) جاؤا خماس و مخمس، آمدند پنج پنچ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). پنجگان پنجگان. (مقدمه الادب زمخشری) لغت نامه دهخدا