جدول جو
جدول جو

معنی مخرج

مخرج(مُ خَرْ رَ)
علم وادب آموخته شده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، ناتمام رها شده. و رجوع به تخریج شود.
- عکس مخرج، اصطلاحی است بدیعی که صاحب ترجمان البلاغه در ذیل ’فی العکس’ آرد و گوید: چون الفاظ و کلمات بیت را باز گردانند و لفظ آخر را لفظ اول گردانند آن را عکس خوانند، و بود که این عمل اندر همه بیت بود، و بود که اندر همه مصراع باشد. و این عمل چون اندر بیت بود کامل خوانند و چون اندر مصراع بودآن را مخرج خوانند یعنی که ناتمام. و نکوتر آن کامل باشد. و عکس کامل و مخرج بر دو قسم است، و یک قسم را متهادی خوانند، و این آن بود که معنی الفاظ برنگردد به بازگردش و دیگر را مجری خوانند، و این آن بود که معنی دیگر گردد. و آن بیتهای کامل مجری چنانکه عنصری گوید:
اگر چه باشد تنها، جهان با اوست
و گر چه با او باشدهمه جهان تنهاست.
و اما عکس مخرج متهادی این است که عنصری گوید:
بوسه ندهد ما را، ما را ندهد بوسه
غمگین دل ما دارد، دارد دل ما غمگین.
(ترجمان البلاغه ص 96)
لغت نامه دهخدا