سرعت کردن در شکستن عهد و امان. خاشف فی ذمته، سرعت کرد در شکستن عهد و امان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، راندن شتران را همه شب. خاشف الابل لیله، راند شتران را همه شب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، آواز دادن تیر وقت رسیدن به هدف. خاشف السهم، آواز داد تیر وقت رسیدن به هدف. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)