به نوشتۀ نوائی در تذکره، مولانا محوی از آزادگان خراسان و از مردم هری بوده و طبعی خوب داشته است. گاه خاطر به تحصیل می گمارده و زمانی به پیروی از هوسهای جوانی و مصاحبت یاران پریشان آشفته و بی سر و سامان می بوده است، و دو مطلع زیر از اشعار او را نقل کرده است: دودی که از دل من در شام غم برآید بریاد طرۀ او پرپیچ و خم برآید. ترکیب تن خاکیم از لای شراب است جمعیت ما در قدم بادۀ ناب است. (مجالس النفائس ص 65 و 238)