محمد (آقا...) اصفهانی. آذر در آتشکده آرد: ’برادر آتقی صهباست. جوانی است مهربان و اکثر اوقات در اصفهان مأمن بود’. مؤلف نتایج الافکار وفات وی را در قرن دوازدهم نوشته است: نیست در کنج قفس حسرت گلزار مرا الفتی هست به مرغان گرفتار مرا. آهسته کشم آه ز جور تو مبادا پیکان تو از سینۀ افکار برآید. به باغی داشت مرغی این ترانه که دور از گل قفس به ز آشیانه. (از آتشکدۀ آذرچ شهیدی ص 421) (از نتایج الافکار ص 729) (از فرهنگ سخنوران ص 601)