معنی محطه محطه (مِ حَطْ طَ) ابزاری چوبین و یا آهنین که چرم دوزان بدان خط کشند و نقش کنند. محط. به فارسی پکمال نامند. (ناظم الاطباء). رجوع به محط شود لغت نامه دهخدا