معنی محطم
محطم
(مِ طَ)
شیر. اسد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " محطم " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...