جدول جو
جدول جو

معنی محرکات

محرکات(مُ حَرْ رِ)
جمع واژۀ محرکه. رجوع به محرکه شود.
- محرکات قدسیه، در اصطلاح فلسفه عقول مجرده که مدبرات عقلیه هم نامیده میشوند. (اسفار ج 3 ص 142)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با محرکات

محرکات

محرکات
جمع محرکه، جنبانندگان و خرد های یله در فرزان صدرای شیرازی جمع محرکه، جمع محرکه. یا محرکات قدسیه. عقول مجرده که مدبرات عقلیه هم نامیده میشوند
فرهنگ لغت هوشیار

مدرکات

مدرکات
حواس پنجگانه، در علم زیست شناسی بویایی، چشایی، لامسه، شنوایی و بینایی، حواس خمسه
مدرکات
فرهنگ فارسی عمید

محاکات

محاکات
مشابه کسی یا چیزی شدن، حکایت کردن، تقلید کردن، بازگفتن
محاکات
فرهنگ فارسی عمید

متحرکات

متحرکات
جمع متحرکه، جنبندگان لانایان جمع متحرکه (متحرک) : و هر بیت را دو نیمه باشد که در متحرکات و سواکن بهم نزدیک باشند
فرهنگ لغت هوشیار

محاکات

محاکات
حکایت کردن با یکدیگر، عین قول کسی را نقل کردن باز گفتن، مشابه بودن، گفتگو، شباهت
فرهنگ لغت هوشیار

محرمات

محرمات
جمع محرمه، نا شایست ها، مشکوییان پردگیان، جامه راهراه جمع محرمه، جمع محرمه (محرم) چیز های حرام: ... و پشت بر محظورات و محرمات شرع کرده، زنان حرم، جامه راه راه الوان: هنگام محرم است و با تست دلم بیزار ز گلزار حیاتست دلم. از بس الف زخم کشیدم بر سر از سر تا پا محرمات است دلم. (محمد سعید اشرف) جمع محرمه
فرهنگ لغت هوشیار