معنی محرض محرض (مُ حَرْ رَ) آنکه از عشق و اندوه گداخته باشد، مرد بر جای مانده که برخاستن نتواند. زمین گیر. زمن. حرض. (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا