جدول جو
جدول جو

معنی محرز

محرز(مُ رَ)
نعت مفعولی از احراز. فراهم آورده. جمعکرده شده. جمعکرده، پناه داده، به دست آورده، آنچه صاحب و دارنده اش آن را تباه شده بشمار نیاورد. (از اقرب الموارد) ، قطعی. مسلم، مالی در دست دیگری که دسترسی بدان ممنوع باشد، خواه مانع خانه باشد یا نگهبان. (از تعریفات جرجانی)
لغت نامه دهخدا