جدول جو
جدول جو

معنی محبوک

محبوک(مَ)
اسب استواراندام، بعیر محبوک، اشتر استوارخلقت، ثوب محبوک، ثوب حبیک، جامۀ نیکوبافته. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا