جدول جو
جدول جو

معنی محاش

محاش(مُ)
سوخته و بریان. (منتهی الارب ذیل م ح ش). خبز محاش، نان سوخته. (مهذب الاسماء). شواء محاش، بریان سوخته. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا