جدول جو
جدول جو

معنی مجیز

مجیز
(مُ)
رخصت دهنده و پروانه دهنده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اجازه شود، ولی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، وصی و مصلح امر یتیم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). قیم امر یتیم. (از اقرب الموارد) ، بندۀ مأذون در تجارت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، کسی که رخصت عبور می دهد و می گذراند کسی را از جایی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، کسی که قطع مسافت می کند و پس می افکند جایی را به رفتن از آن. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آن که می فرستد و روانه می کند و راه می دهد و سبب عبور می شود. (ناظم الاطباء) ، آن که آب می دهد کشت و ستور را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آن که کمک و امدادمی کند، تحسین کننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا