معنی مجنده مجنده(مُ جَنْ نَ دَ /دِ) مجنده. جمع کرده شده. گردکرده: و در مقدمه فرمودتا آن ملاعین مجنده و اکفاء او را که در جمال آباد موقوف کرده. (جهانگشای جوینی). و رجوع به مجنده شود لغت نامه دهخدا