جدول جو
جدول جو

معنی مجروف

مجروف
(مَ)
بعیر مجروف، آن که بر رانش داغ جرفه باشدیا آنکه تندی زیر نرمۀ گوش آن را داغ کرده باشند. (منتهی الارب). شتری که بر ران وی یا نرمۀ زیر گوش آن داغ باشد. (ناظم الاطباء). شتری که داغ جرفه داشته باشد. (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به جرفه شود
لغت نامه دهخدا