معنی مثناء مثناء (مَ) زن چکمیزک زده که بولش قطره قطره چکد. (منتهی الارب) (آنندراج). مؤنث امثن. زنی که کمیز وی قطره قطره چکد و چکمیزک زده بود. (ناظم الاطباء). زنی که بول خود را در مثانه نگهداری کردن نتواند. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا