معنی مثرب مثرب (مُ ثَرْ رَ) سرزنش کرده شده و نکوهیده بر گناه. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نکوهیده. (ناظم الاطباء) ، درهم آمیخته و شوریده، ویران شده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) لغت نامه دهخدا