معنی مثاقیل
- مثاقیل (مَ)
- جمع واژۀ مثقال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : مثاقیل حسنات به ثواب آن گرانبار گردد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 320) ، مؤنت. القی علیه مثاقیله، یعنی مؤنت خواست از وی و انداخت بروی مؤنت خود. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
