معنی متوقر متوقر(مُ تَ وَقْ قِ) آهستگی نماینده و بردبار. (آنندراج) (از منتهی الارب) (ازاقرب الموارد). صابر و بردبار و آهستگی نماینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به توقر شود لغت نامه دهخدا