جدول جو
جدول جو

معنی متفکر

متفکر(مُ تَ فَکْ کِ)
اندیشنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). اندیشه کننده و فکرکننده و تأمل کننده و باتدبیر و اندیشناک و دراندیشه. آن که بیندیشد. (ناظم الاطباء) :
عاقل متفکر بود و مصلحت اندیش
در مذهب عشق آی و زین جمله برستی.
سعدی.
، مردم موقر و باثبات و سنگین. (ناظم الاطباء) ، مردم سراسیمه. (ناظم الاطباء) ، حیران و آشفته. (ناظم الاطباء). اندیشه ناک و آشفته و غمگین. ج، متفکرین
لغت نامه دهخدا