جدول جو
جدول جو

معنی متشدق

متشدق(مُ تَ شَدْ دِ)
به تکلف فصاحت نماینده. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). کسی که به تکلف فصاحت می نماید. (ناظم الاطباء) ، فسوس کننده مردم را. (منتهی الارب). استهزاء کننده. (ذیل اقرب الموارد). منه الحدیث: ابغضکم الی الثرثارون المتشدقون. (ذیل اقرب الموارد) ، آن که در تکلم بانگ فراوان می زند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تشدق شود
لغت نامه دهخدا