جدول جو
جدول جو

معنی متساند

متساند
(مُ تَ نِ)
پشت بازنهنده به سوی چیزی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که برخود پشت می دهد و تکیه می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تساند شود، مجتمع شده در زیر علم های جداگانه. ج، متساندون. یقال خرج القوم متساندین علی رایات شتی. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، یکدیگر را یاری کننده و دستگیری نماینده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا