معنی مبن مبن (مُ بِن ن) از ’ب ن ن’، مقیم و اقامت کننده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کناس مبن، جای باش آهوان که دارای بوی پشکل بود. (ناظم الاطباء). که بوی پشکل آهوان دهد. گویند کناس مبن. (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط) لغت نامه دهخدا