جدول جو
جدول جو

معنی مبثوث

مبثوث(مَ)
پراکنده و گسترده. (منتهی الارب) (آنندراج). پراکنده و گسترده شده. (ناظم الاطباء). پراکنده. (مهذب الاسماء). گسترده و پراکنده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : یوم یکون الناس کالفراش المبثوث. (قرآن /101 3). چندان بساط در بساط و سماط در سماط بگستردند که زلالی مفروش و زرابی مبثوث را از صحن و صفۀ مهمانسرای فردوس بر آن حسد افزود. (مرزبان نامه ص 219). و رجوع به مادۀ بعد شود، منتشر شده و فاش شده. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا