جدول جو
جدول جو

معنی مایل آمدن

مایل آمدن
(گَ تَ)
گراییدن. رغبت کردن. راغب شدن، خمیدن. خمیده شدن. کج شدن. انحناء یافتن:
تن را به هرچه دادی، انجام کارت آن است
دیوار افتد آخر سویی که مایل آمد.
شیخ العارفین (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا