معنی مالیده گردیدن مالیده گردیدن (بِ گُ تَ) گوشمال یافتن: وی را جائی نشاندند و نعمتی که داشت پاک بستدند تا دیگر متهوران بدو مالیده گردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 335). و رجوع به مالیده شدن شود لغت نامه دهخدا