معنی ماره ماره تکرار از جهت شدت و تأکید، نهب، تاراج، غارت و چپاول بسیار که با فعل بودن و شدن و کردن صرف شود، رجوع به تالان و تالان تالان بودن و سایر ترکیبات آن شود لغت نامه دهخدا