جدول جو
جدول جو

معنی مادرمرده

مادرمرده
(دُ دی دَ / دِ)
کسی که مادرش مرده باشد. کسی که در سوک مادرش غمگین و دل افسرده باشد:
مرا بگذار تا گریم بدین روز
تو مادرمرده را شیون میاموز.
نظامی.
، کلمه ای است اظهار شفقت را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ترکیبی است که در مقام دلسوزی و اظهار تأسف و همدردی یا تحقیر آمیخته به دلسوزی، شخص را بدان وصف می کنند. گاه نیز مادران در مقام دلسوزی برای فرزندان خویش که احیاناً گرفتار مخمصه و دوچار زحمت شده اند آنان را ’مادرمرده’ یا ’ننه مرده’ خطاب کنند. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا